چقدر درباب «شهر هوشمند» می دانیم؟!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انجمن علمی اقتصاد شهری ایران جمعیت شهر نشین از سال ۲۰۱۰ از ۲.۶ میلیارد نفر به ۲ برابر در سال ۲۰۵۰ یعنی ۵.۲ میلیارد نفر خواهد رسید. بنابراین مسئولان شهری می بایست راهبردهایی به کار گیرند که پایداری و عملکرد شهرها را بهبود بخشند، در همین راستا یکی از راه هایی که بسیاری از مسئولین انتخاب می کنند تبدیل شدن به شهر هوشمند است.
شهر هوشمند به یک محیط شهری اجتماعی-اقتصادی اطلاق می شود که در آن شهروندان، بنگاه های اقتصادی و دولت ها به صورت موثر و یکپارچه به خدمات و منابع دسترسی دارند.
تحقیقات زیادی به رتبه بندی شهرها بر اساس معیارعای اجتماعی، اقتصادی و محیطی پرداخته اند و شهرهای موفق با عملکرد مناسب را تشریح نموده اند. اما تعداد معدودی از محققان به چگونگی رسیدن و استراتژی های لازم برای تبدیل شدن به شهرهای موفق هوشمند، اشاره کرده اند. به دلیل اینکه شهرها دارای بافت، اندازه و منابع گوناگون و متفاوتی هستند، یک چهارچوب جامع برای شناخت اجزای یک شهر هوشمند و تشریح قدم های راهبردی برای رسیدن به یک شهر هوشمند نیاز میباشد. در واقع این چهارچوب باید بتواند تعدادی ساختمان و محله را به یک سیستم محیطی شهری مبتنی بر فناوری اطلاعات(IT) تبدیل کند.
علی رغم اینکه در تبدیل شهر به شهر هوشمند عوامل و اجزای زیادی از قبیل تکنولوژی، انسانها، موسسات و نهادها تاثیر گذارند، در ادبیات بیشتر بر روی نقش غالب تکنولوژی تمرکز شده است. در واقع تکنولوژی های هوشمند با یکپارچه سازی ارتباطات، شهروندان و اطلاعات نحوه خدمات شهری عمومی و خصوصی را تغییر میدهد. در زمانی که رشد تکنولوژی به کندی صورت می گرفت ظهور یک تکنولوژی مهم، موقعیت مناسبی برای شهرها ایجاد می کرد و می توانست فرصتی برای ثروت اندوزی فراهم کند. نیاز به تعادل در توسعه اجتماعی و رشد اقتصادی در بافت شهرهای بزرگ، انگیزه اصلی برای حرکت شهرها به سمت شهر هوشمند است. بهبود مصرف انرژی، خدمات بهداشتی درمانی، حمل و نقل، آموزش و سایر خدمات مستلزم راهبرد و استراتژی میباشد که تمامی اجزا فوق را به صورت یکپارچه و سیستمی درنظر بگیرد.
همانطور که اشاره شد علیرغم رشد علاقه مندی به هوشمند سازی شهرها، ادبیات مدیریت شهری روند و فرآیندهای راهبردی و استراتژیک هوشمندسازی را نادیده گرفته است. این مقاله مواردی از شهرهای هوشمند را تحلیل و بررسی نموده تا پاسخ به ۲ سوالی که محققان کمتر بدان پرداخته اند را بیابد. چگونه شهرها به شهر هوشمند تبدیل میشوند؟ و مدیران شهری چگونه برای پروژه های هوشمندسازی شهری برنامه ریزی استراتژیک انجام دهند؟
شهرهای خبره، هوشمند و خلاق
شهر هوشمند یک مفهوم نسبی جدید است که به شدت به بافت شهری وابسته است(کشور، حاکمیت، منابع طبیعی، دانش فناوری اطلاعات و..). در ادبیات تعاریف گوناگون و طبقه بندی های غیر واحدی بیان شده است. همچنین مرز مبهمی بین شهر هوشمند و مفاهیم نزدیکی چون شهر خلاق یا شهر باهوش وجود دارد. به علاوه بسیاری از مدیران شهری، شهر خود را به عنوان شهر هوشمند میشناسند بدون اینکه تعریف استاندارد مشخصی برای این موضوع داشته باشند(Ponting,۲۰۱۳). به همین جهت نیاز مبرمی به یک تعریف روشن و مشخص از ویژگی های یک شهر هوشمند دیده میشود(Holland,۲۰۰۸). جدول ۱ تعاریفی از مفاهیم فوق همراه با پنج تعریف از یک شهر هوشمند را ارائه میدهد(Nam & Pardo,۲۰۱۱).
هوشمندی یک شهر
از لحاظ زمانی، شهر خبره اولین مفهوم نوین شهری در این زمینه بود. شهرخبره متکی بر رویکردهای از بالا به پایین با تمرکز بر فناوری می باشد. در شهری مانند بارسلونا، فناوری و رهبری سازمانی، برنامه ریزی اکوسیستم شهری را به پیش میبرد. برخی از محققان شهر خبره را به عنوان نوعی از شهرهای مدرن، دیکتاتوری و پدرسالارانه میبینند.
ظهور شهرهای خلاق روند معکوسی را روشن میسازد. شهرهای خلاقی مانند مونترال متکی بر جامعه محوری و ابتکارات بخش خصوصی ، زندگی و کارآفرینی اجتماعی است. با این حال، چنین شهرهایی فاقد توانایی برای هدایت و هماهنگی تلاشهای جدا از هم هستند و معمولاً مشارکت پایین به بالا بدون چشم انداز بلند مدت پرورش میابد. سهامداران محلی خود به خود پویایی و خلاقیت را برای دوباره سازی شهر و تحریک کارآفرینی و نوآوری ایجاد میکنند. شهرهای خلاق با چالش تبدیل روند ایده پردازی به نوآوری سازمان یافته روبرو میشوند. طرح های کوچک و مستقل با توجه به کمبود منابع و رهبری رسمی، اغلب موفق به رشد و پایداری نمیشوند
محققان می گویند یک شهر "هوشمند" است، وقتی که شهر می تواند رهبری رسمی و مشارکت دموکراتیک درون زا را در اکوسیستم شهری مبتنی بر IT ادغام و همگام سازی کند. شهرهای هوشمند هم خلاق و هم خبره هستند. شهرهای هوشمند مدل هیبریدی با ترکیب نوآوری آزاد دموکراتیک با پشتیبانی ، هماهنگی و نظارت مرکزی شهری هستند. آمستردام، استکهلم و لندن جوامع محلی را به کارگرفتند و رهبری سیاسی و نهادی را ایجاد کردن، با این حال، این شهرها از نطر چشم اندازها، انتخابهای استراتژیک، و مسیر با یکدیگر متفاوت هستند. بنابراین، الگوی اصلی یک شهر هوشمند با توجه به هویت و منابع شهر متفاوت است.
شاخصهای شهرهای هوشمند
شش شاخص متداول تر شهرهای هوشمند، اقتصاد هوشمند، مردم هوشمند، دولت هوشمند، حمل و نقل هوشمند، محیط زیست هوشمند، و زندگی هوشمند است(Giffinger et al., ۲۰۰۷).
مردم هوشمند
سرمایه اجتماعی پیش برنده این بعد است. افراد هوشمند در نتیجه تنوع اجتماعی، بردباری، خلاقیت، و تعامل هستند. شهرها ممکن است دوره های آنلاین و کارگاههای آموزشی، کمکهای آنلاین همراه با آموزش و مواردی از این دست را به منظور افزایش سرمایه اجتماعی ارائه دهند. بسیاری از مححققان طرح های نوآورانه مرتبط با پشتیبانی از آموزش از راه دور و دوره های آنلاین را به عنوان راهی برای رسیدن به این نتیجه، میبینند.
دولت هوشمند
خدمات الکترونیکی مانند دولت الکترونیک، رسانه های اجتماعی، ومشارکت دادن افراد در فرایندهای تصمیم گیری شفاف منجر به دولتهای هوشمند میشود.
حمل و نقل هوشمند
برنامه ریزی شهری بهترین راه برای رسیدن به حمل و نقل هوشمند است. برنامه ریزی شهری تمرکز را از حالت فردی به حالت جمعی حمل و نقل از طریق استفاده گسترده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی حرکت می دهد.
محیط زیست هوشمند
مسئولین شهرها ممکن است فرصت هایی را در ساخت و ساز سهام و مدیریت انرژی مناطق کشف کنند. استفاده از فن آوری های نوین، مانند انرژی خورشیدی و دیگر منابع تجدید پذیر برق، همچنین می تواند محیط طبیعی را تقویت کند(Colldahl et al., ۲۰۱۳).
زندگی هوشمند
این مفهوم شامل بهبود کیفیت زندگی از نظر خدمات، افزایش جذابیت برای گردشگران، و ترویج انسجام اجتماعی و ایمنی است. زندگی هوشمند شامل امکانات فرهنگی، خدمات الکترونیکی سلامت ، خدمات اجتماعی، و ابزار ایمنی عمومی، مانند سیستم های نظارتی و شبکه خدمات اضطراری و اورژانسی میباشد(Toppeta, ۲۰۱۰).هدف پروژه هایی مانند شهر هوشمندIBM (Frost & Sullivan,۲۰۱۴)، همسایگان باهوشتر(Simens, ۲۰۱۲) و پروژه های باکس آلکاتل(Witters & Fisher, ۲۰۱۲)، توسعه یک شهر هوشمند میباشد.
برای تقویت توسعه و رسیدن به یک موقعیت رقابتی خوب، شهرها باید بر شناسایی نقاط قوت خود و حصول اطمینان از مزایای نسبی در منابع کلیدی بیش از سایر شهرها در همان سطح متمرکز شوند(Lazaroiu & Roscia, ۲۰۱۲). رتبه بندی شهرها یک ابزار برای شناسایی این دارایی ها است. این قبیل رتبه بندی با استفاده از شش شاخص در این مطالعه نشان داده می شوند.
بنا به گفته کومنینوس(۲۰۰۸) ، شهرهای هوشمند در نتیجه یک اکوسیستم با نوآوری بسیار زیاد هستند که شامل طیف وسیعی از تعاملات اجتماعی و کار آموزشی هستند که ارزشها را از طریق استفاده از اطلاعات ایجاد میکنند. در واقع، حامیان اجتماعی از هر دو بخش های دولتی و خصوصی برای رسیدن به یک هدف مشترک همکاری میکنند. به عبارت دیگر، حامیان اجتماعی به عنوان یک اکوسیستم برای رسیدن به اهداف از طریق ایجاد ارزش همکاری عمل میکنند. حامیان، این ارزش را با جامعه برای منافع عمومی به اشتراک خواهند گذاشت. بنابراین، به این دلیل که شهرهای هوشمند بخشی از یک اکوسیستم نوآوری باز هستند که به نوبه خود پیشبرنده توسعه شهرهای هوشمند است، مدیریت شهر هوشمند پیچیده تر از مدیریت شهر سنتی است. در حالی که مدیریت شهر سنتی پیرامون برنامه ریزی شهری است، مدیریت شهر هوشمند حاکی از هماهنگی میان چند ذینفع در تعامل با زیر سیستمهای مختلف (حمل و نقل، بهداشت، آموزش، محیط زیست، و غیره) در یک سیستم کلان هوشمند واحد است که استفاده کامل از فناوری اطلاعات و ارتباطات با منابع شهری و ویژگی های محلی را ادغام میکند.
منبع: مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی اقتصاد شهری، تهران، اردیبهشت ۹۵ |